سلام
من هر چند سال یکبار سری به این وبلاگ می زنم، آهی از سر حسرت سالهایی که مثل برق و باد گذشته اند می کشم، چیزی می نویسم و دوباره می روم.
دوازده سال از روزی که من این وبلاگ را افتتاح کرده ام می گذرد. دنیا عوض شده است. زندگی من عوض شده است. کشور من عوض شده است، ولی من هنوز همان آدمم.
به هر دلیلی گذارتان به این صفحه افتاده است، به شما خوشامد می گویم.
حالا جوانی سی و سه ساله هستم!